فتوولتاییک های یکپارچه ساختمان ظهور و روندی جدید در اروپا

چکیده

تکنولوژی فتوولتاییک (pv) امروزه به عنوان بخش رایجی از واژه شناسی ساختمان با امکان کاربرد در ساختمان های موجود و نو مطرح شده است. استفاده از این سیستم در پوشش ساختمان بسیار متنوع بوده و راه های نوینی به سوی طراحان خلاق می گشاید. بعنوان نمونه در فوتو ولتائیک های نیمه شفاف، مدولها می توانند در کنار ذخیره انرژی سایر عملکردهای پوششی بنا را نیز به خوبی انجام دهند. درصورتی که تاثیرات و کاربردهای جامع فتوولتاییک ها در ساختمان به دقت درک و در کل طراحی و مفاهیم انرژی ساختمان در نظر گرفته شود، تواند در اجزای ساختمان کارکردی چند منظوره یافته و علاوه بر تولید الکتریسیته کاربردهای دیگری نیز در پوشش ساختمان به عهده گیرد.

 مقدمه

امروزه آگاهی فزاینده ای که در خصوص تخریب عوامل محیطی و توجه ویژهای درباره کیفیت محیط مصنوع در اروپا وجود دارد منجر به تغییر خصوصیات و نیازمندی های ساختمان و طراحی آن شده است. در مرکز این توجهات، نما و پوشش ساختمان قرار دارد. بطوریکه پیشرفت های تکنولوژیکی جدید، رویکردهای مختلفی از سقف و نماهای ساختمان ایجاد می کند. در این میان در رابطه با چند منظورگی پوشش ساختمان، استفاده از تکنیک های فعال و غیر فعال خورشیدی بسیار ضروری است. یکی از این فنون خورشیدی که به طور قابل توجهی به عنوان بخش مهمی از فرهنگ ساختمان مطرح می شود، فتو ولتائیک یا (pv) است. یک واحد یا مدول فتوولتائیک اساساً پوششی است که می تواند در دوره های مشخصی از روز الکتریسیته تولید کند که این تولید، شاید به عنوان حق امتیاز این محصول بی نظیر ساختمان مطرح گردد. بطوریکه این فتوولتائیک حتی قادر به شرکت در تامین نیروی برق سراسری است. اگرچه هنوز نیروی برق تولیدی آنها، پنج برابر از نیروی برق شبکه گران تر است اما فتوولتائیک های یکپارچه ساختمان یا (bipv) با ارائه مزایای هزینه ای ویژه، برای مناطق شهری نظیر هلند و آلمان که زمین خالی و کافی برای تجهیزات نیروگاه در اختیار ندارند، بسیار جالب توجه می باشند.

 فتوولتائیک یکپارچه ساختمان (bipv)

فتوولتاییک (pv) امروزه می تواند در ساختمان های موجود و جدید استفاده شود. کاربرد آن در پوشش ساختمان بسیار متنوع بوده و راه های جدیدی به سوی طراحانخلاق می گشاید.

 1) صفحات نمای ساختمان

نماها اکثریت سطح پوسته یک ساختمان را اشغال می کنند. در حقیقت یک نما نخستین احساس بصری از ساختمان را به بینندگان آخود انتقال می دهد و معماران بنا نیز با استفاده از نما به بیان ایده ها و ترجمه خواسته های کار فرما با زبانی ویژه از شکل و رنگ می پردازند. مدول های استاندارد فتوولتائیک می توانند به دیوار موجود ساختمان برای تامین نمایی موفق به لحاظ زیبا شناختی متصل گردند. این واحد ها بدون نیاز به عایق به استراکچر متصل می شوند که این عمل توسط زیرسازی شبکه ای در مدول های فتوولتائیک صورت می گیرد.

بنابراین سیستمهای فتوولتائیک می توانند به عنوان بخش مهمی از عناصر نمای ساختمان مطرح می شوند. چهره اصلی یک لایه فتوولتائیک به عنوان مصالح پوششی، شبیه یک شیشه رنگی است. لایه های فتوولتائیک حفاظت طولانی مدت در برابر شرایط جوی را تامین و می توانند در هر اندازه، شکل، طرح و رنگی، برش و تهیه شوند و حتی قسمتی از نور روز را نیز به داخل ساختمان برسانند. این عناصر ساختمانی می توانند بعنوان صفحات ساده نما، عناصر جند عملکردی برای نماهای سرد و گرم، به عنوان سیستم سایه انداز یا بازشوعمل نمایند. ساختمان3 Okotech در برلین مثال جالبی از نماهای فتوولتائیک است. نمای این بنا متشکل از گرانیت و پانلهای شیشه ای با استفاده از شیوه ستاره ای شکل (سیستم نمای SJ ) برای نگهداری پانلهاست. دست انداز طبقه دوم تا پنجم توسط صفحات فتوولتائیک پوشانده شده است و این صفحات با داشتن اندکی خاصیت انعکاسی، ظاهری نظیر پانلهای شیشه ای دیگر نما دارند.

 

  2) نماهای نیمه شفاف

ورقهای فتوولتائیک همانند پنجره ها می توانند کارکرد شفافیت و پشت نمایی خود را از دو طریق انجام دهند. سلول فتوولتائیک به تنهایی می تواند بسیار ظریف و یا لیزری بوده و از این طریق امکان 20 تا 50 درصد امکان دید فیلتر شده ای را فراهم کند. مدولهای سیلیکون غیر بلوری نیمه شفاف، ویژه این کارکرد، تهیه می شوند.

از سوی دیگر، سلول های بلورین نیز در روشی مشابه می تواند در عین ایجاد فیلتر دید، فضای داخلی را روشن سازند. حتی با اضافه نمودن لایه هایی از شیشه به واحد اصلی از فتوولتائیک نیمه شفاف، عایق حرارتی و صوتی نیز برای نیازهای ویژه ساختمان تامین می شود.

 3) سیستم های سایبان

در معماری امروز نیاز شدیدی برای سیستم های سایه انداز در بازار ساختمان وجود دارد که منجر به استفاده وسیع از بازشوهای بزرگ و پرده ها و یا سایبان های دیگر می گردد. در این میان فتوولتائیک ها با اشکال مختلفی می توانند به عنوان سایبان در بالای پنجره ها و یا بخشی از سازه بام استفاده شوند، البته به شرطی که استفاده از این سایبانها منجر به تحمیل بار اضافی به سازه ساختمان نگردد. سیستم های سایه انداز فتوولتائیک می توانند به گونه ای و در جهتی آرایش یابند که در آن واحد، هم برای تولید بیشترین انرژی و هم برای تامین درجات متغیری از سایه بکار روند.

 

   4) مصالح بام

بامها برای فتوولتائیک ها بسیار ایده آل می باشند. چرا که معمولاً عوامل سایه ساز در پشت بام بسیار کمتر از سطح زمین است و معمولاً بام، سطح بدون استفاده وسیعی را بدین منظور در اختیار می گذارد.

یک بام شیبدار ایده آل برای فتوولتائیک ها بامی است به سمت جنوب (در نیمکره شمالی) که زاویه ای معادل عرض جغرافیایی ± 15 برای بهترین تولید انرژی داشته باشد. در این خصوص بامهای روبه جنوب شرقی و جنوب غربی نیز قابل قبولند. صفحات فتوولتائیک می توانند بر پشت بام بناهای موجود نیز براحتی نصب گردند. یک روش زیبا برای استفاده از فتوولتائیک ها در بام ساختمان، استفاده از تایلها یا توفالهای PV است که امکان نصب راحت آنها را توسط یک پیمانکار بام نظیر تایلهای یا پوشالهای دیگر پشت بام میسر می سازد. بامهای مسطح نیز مزایایی همچون دسترسی مناسب و نصب آسان دارند. روش کلاسیک در این خصوص، چیدمان و آرایش واحد های فتوولتائیک بر روی زیر ساختهای شبکه ای آن و سپس نصب آنها بر روی بام می باشد. در این روش علاوه بر توجه ویژه در خصوص آرایش مدول ها و نصب آنها که در بام شیبدار نیز صورت می گیرد، می بایست در مورد نیروی باد نیز تدابیر لازم اندیشیده شود. تجربیات و پیشرفت های اخیر در این زمینه سبب سبکی، سهولت و سرعت استعمال این سیستم ها گشته است.

 

  5) نورگیرها

ساختار نورگیرها معمولاً مزایای انشار نور در ساختمان را با تامین سطحی باز برای نصب مدولهای فتوولتائیک نوام می سازد. در این صورت عناصر فتوولتائیک می بایست نور و الکتریسیته را همزمان تامین کنند. بطوریکه قطعات فتوولتائیک و سازه پشتیبان مورد استفاده برای این نوع کارکرد، مشابه نماهای نیمه شفاف هستند. این ساختار که میتواند از بیرون نیز نمایان گردد، طبقات و راهروهایی زیبا و جذاب از نور پدید آورده و امکان طرح معماری مهیجی از نور و سایه فراهم می سازد.

ساختارهای غشايى (Membrane Structure)

يک ساختار کششي تنها ترکيبي از عناصر کششي است، نه خمشي و نه فشاري. ساختار کششي نبايد با ساختارهاي تنسگريتي که ساختاري فرمال با هر دوعنصر فشاري و کششي است اشتباه گردد.

اغلب ساختارهاي کششي با عناصري فشاري يا خمشي از قبيل ميله ها، حلقه هاي فشاري به همراه تيرها نگهداري مي شوند. در اين ميان ساختارهاي غشايي، جايگاه ويژه اي دارند که اغلب به عنوان پوشش استفاده شده و در فواصل بزرگ مي توانند اقتصادي و جذاب باشند.Nizhny Novgorod استفاده گرديد. مهندس روس، ولادیمیر شوخوف يکي از اولين مهندساني بود که محاسبات کاربردي از تنشها و تغيير شکلهاي ساختارهاي کششي، پوسته ها و غشاها را توسعه داد. شوخوف با هشت ساختار کششي و غرفه هاي نمايشگاهي ساختارهاي پوسته اي سبک براي نمایشگاه Nizhny Novgorod در 1896، غشايي به مساحت 27000 متر مربع طراحي کرد.

آنتونيو گائودي از مفهوم خلق معکوس يک ساختار فقط فشاري براي کليساي کولونیا گوئل استفاده کرد. او يک مدل کششي معلق کليسا را با محاسبه نيروهاي فشاري و با تعيين آزمايش ژئومتري يک قوس خلق نمود.

بعدها، کانسپتي توسط معمار و مهندس آلماني فری اتو معرفي شد، کسي که نخستين بار در ساختمان کلاه فرنگي آلمان اکسپو 67 مونترال استفاده کرد. اتو سپس ايده اي براي سقف استاديوم المپيک 1972 مونيخ ارائه داد. فرم ساختاري که به طور گسترده در ساختارهاي بزرگ اواخر قرن بيستم، جاييکه طناب هاي نگهدارنده بيشترين کشش را به پارچه ها داده و آن را مجبور به تحمل بارهاي مقاوم مي کنند، به کار گرفته شد.

  ولادیمیر شوخوف اولين معمار دنياي کششي پوسته اي فولادي بود (در طول ساختمان)

 

 از سال1960 ساختارهاي کششي توسط طراحان و معماراني از قبيل اوو آروپ ، بارو هاپولد، والتر برد، فری اتو، ایرو سارینین، هورست برگر و ديگران حمايت شد.

 سیستم های غشایی

نزديک به چند دهه است که سيستم سازه هاي کششي يا غشايي بدلیل ویژگیهای منحصر بفرد خود در صنعت ساختمان مورد توجه قرار گرفته است.

اين سازه ها مي توانند به عنوان پوششي براي بناها، زمينهاي بازي، باغها، تراسها، پارکينگ ها و ... و يا با نورپردازي خلاقانه به عنوان يک فضاي شهري مطلوب و شاخص جلوه کنند.

مصالح مورد استفاده در اين نوع سازه ها (عموما پارچه ای) چه از نظر زيبايي شناسي و چه از نظر عملکرد با کليه مصالح متعارف و متداول در صنعت ساختمان متفاوت مي باشند.

سازه هاي کششي به خاطر خواص فيزيکي و شکل هندسي شان نیز از ديگر سازه ها متمايزند و مي توانند به عنوان سازه هاي دائم، موقت يا با قابليت جابجايي استفاده شوند.

اين سازه ها نه تنها سبک، بلکه زيبا، نيمه شفاف و همچنين داراي طول عمر زياد و گاهي نيز اقتصادي مي باشند.

 

 معماري پارچه اي

استاديوم ها، سکوها، مراکز خريد، بهارخواب ها، پياده روها، سقف پارکينگ ها و ... همگي مي توانند با غشاهاي ترکيبي و ساختارهاي پارچه اي با زيرساختارهايي سبک، آزادي عمل فراوان، اطمينان بخشي مورد قبول و پايايي فوق العاده طراحي شوند. بطوريکه در تمام دنيا غيرمنتظره ترين و جاه طلبانه ترين پروژه ها با استفاده از ويژگي سبکی و انحناپذيري اين مصالح قابل ساخت مي باشند. امروزه می توان ادعا نمود که در طول بيش از ده سال تجربه، نسل جديد غشاها استحکام بيشتر و طول عمر بالاتري را ارائه مي دهند. تمامي اين فاکتورها فرصت کافي در جهت خلق يک نتيجه نهايي واقعي را عرضه می کنند؛ بطوريکه معماري معاصر بطور بارز با سيستم هاي غشايي خمش پذير و انعطاف پذير کار مي کند.

تعریف پلان عمقی

آیا میتوانیم امروزه با یک مفهوم فضایی متفاوت با آن چه پیشگامان جنبش مدرن به کار میبستند کار کنیم؟

یا در واقع تغییراتی که در فضای مدرن روی میدهد به کاربرد مفاهیم انسان گرایانه در دوره باروک شباهت دارد؟

یا برعکس دستخوش گسستی شده ایم از جنس نیهیلیسم که از رخت بر بستن احساس امنیت حاصل از آرمانشهر به وجود آمده است؟

ادامه نوشته