چكيده :

معماري ايراني پس از ورود اسلام دستخوش تغييراتي بويژه در بناهاي عمومي بوده وبا ورود عنصري جديد و جايگزين بنام مسجد همراه شد. مساجد اوليه در ايران طرحي ابتدايي وشبستاني داشتند اما در جزييات ، ساساني و پارتي بودند(شيوه ي خراساني). اين ايرانيزه شدن كه با تحركات اجتمايي‏‏‏ وسياسي همراه بود ‏در شيوه ي رازي با احياي دوباره ي گنبدخانه به عنوان فضاي سنتي نيايشي ايرانيان ظاهر شد. ساخته شدن گنبدخانه ها بطور مستقل حاكي از ناديده گرفتن طرح شبستاني و بازگشت به معماري ساساني بود . در اين دوره گرايش به تغيير دادن طرح شبستاني بابازسازي شبستانهاي مسجد جامع اصفهان ( به صورت چهارايواني) كه در اثر آتش سوزي تخريب شده بودندبه منصه ظهوررسيد. ولي چهار ايواني كردن مساجد ديگر آن دوره( اردستان ‏- زواره و....)در كنار گنبدخانه اي كردن آنها انجام نشد. و اين گرايش ، به شكل به قوه باقي ماند تا در شيوه هاي آذري و اصفهاني به فعل درآيد. بنابر اين بازگشت گنبد خانه و مركزيت يافتن آن به عنوان فضاي اصلي نيايش ، گرايش به تغيير شبستان به طرح چهار ايواني و تحول ارگانيك طرح از مشخصه هاي اصلي معماري رازي مي باشد. در اين دورهغناي معماري مسجد به غناي فرهنگ اسلامي كمك شاياني كرد.و تحول ارگانيك طرح مسجد زمينه ساز اين شد تا در دوره هاي بعد طرح مسجد از نخست با الگوي گنبدخانه اي-چهار ايواني ساخته شود.

واژه هاي كليدي: معماري رازي،مسجد،گنبد خانه،چهار ايوان،ارگانيك،شبستاني، مسجد جامع اصفهان،اردستان و زواره